loading...

آموزش آیلتس

آموزش آیلتس با استفاده از مثال ها و نمونه رایتینگ و اسپیکینگ

بازدید : 12
پنجشنبه 1 اسفند 1403 زمان : 3:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آموزش آیلتس

در این پست از سایت کنکور دات آی آرترجمه کتاب تست آیلتس کمبریج 19، ریدینگ 3 تست 1 یا Cambridge 19 Reading Passage 3 Test 1 را می‌خوانیم.

همچنین لغات و عبارات انگلیسی مهم در این پست مشخص شده اند. من فاضل احمدزاده مدرس آیلتساز سایت English Partnerهستم

ترجمه کتابتست آیلتس کمبریج 19 – Reading 3 Test 1

The persistence and peril of misinformation

Brian Southwell looks at how human brains verify information and discusses some of the challenges of battling widespread falsehoods

ماندگاری و خطر اطلاعات نادرست

برایان ساوتول بررسی می‌کند که چگونه مغز انسان اطلاعات را تأیید می‌کند و در مورد برخی از چالش‌های مبارزه با دروغ‌های گسترده بحث می‌کند.

ترجمه فارسی پاراگراف اول آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

Misinformation– both deliberately promoted and accidentally shared– is perhaps an inevitablepart of the world in which we live, but it is not a new problem. People likely have lied to one another for roughlyas long as verbal communication has existed. Deceivingothers can offer an apparent opportunity to gain strategic advantage, to motivate others to action, or even to protect interpersonal bonds. Moreover, people inadvertentlyhave been sharing inaccurate information with one another for thousands of years.

اطلاعات نادرست – چه به‌صورت عمدی تبلیغ شود و چه به‌طور تصادفی به اشتراک گذاشته شود – شاید بخش اجتناب‌ناپذیری از دنیایی باشد که در آن زندگی می‌کنیم، اما این مشکل چیز جدیدی نیست. احتمالاً از زمانی که ارتباط کلامی‌وجود داشته، مردم به یکدیگر دروغ گفته‌اند. فریب دادن دیگران می‌تواند فرصتی آشکار برای به دست آوردن مزیت استراتژیک، ترغیب دیگران به اقدام یا حتی محافظت از پیوندهای بین‌فردی ایجاد کند. علاوه بر این، مردم به‌طور ناخواسته هزاران سال است که اطلاعات نادرست را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند.

ترجمه پاراگراف 2 و 3 کتاب آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

However, we currently live in an era in which technology enables information to reach large audiences distributedacross the globe, and thus the potential for immediateand widespreadeffects from misinformation now loomslarger than in the past. Yet the means to correct misinformation might, over time, be found in those same patterns of mass communication and of the facilitated spread of information.

با این حال، ما اکنون در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که فناوری این امکان را فراهم می‌کند تا اطلاعات به مخاطبان گسترده‌ای در سراسر جهان برسد و بنابراین، احتمال تأثیرات فوری و گسترده‌تر از اطلاعات نادرست، بیش از گذشته احساس می‌شود. با این حال، راه‌های اصلاح اطلاعات نادرست ممکن است به مرور زمان در همان الگوهای ارتباط جمعی و گسترش تسهیل‌شده اطلاعات یافت شود. با این حال، ابزارهای تصحیح اطلاعات نادرست، ممکن است با گذشت زمان، در همان الگوهای ارتباط جمعی و گسترش تسهیل‌شده اطلاعات یافت شود.

The main worry regarding misinformation is its potential to undulyinfluence attitudes and behavior, leadingpeople to think and act differently than they would if they were correctly informed, as suggested by the research teams of Stephan Lewandowsky of the University of Bristol and Elizabeth Marsh of Duke University, among others. In other words, we worry that misinformation might lead people to hold misperceptions(or false beliefs) and that these misperceptions, especially when they occur among large groups of people, may have detrimental, downstream consequencesfor health, social harmony, and the political climate.

نگرانی اصلی در مورد اطلاعات نادرست، تأثیر نامناسبی است که ممکن است بر نگرش‌ها و رفتار افراد بگذارد و باعث شود مردم به گونه‌ای فکر کنند و عمل کنند که اگر به درستی مطلع بودند، اینگونه نبود. این موضوع توسط تیم‌های تحقیقاتی استفان لواندوفسکی از دانشگاه بریستول و الیزابت مارش از دانشگاه دوک، و دیگران، مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، ما نگران هستیم که اطلاعات نادرست ممکن است باعث شود افراد باورهای نادرست (یا تصورات غلط) داشته باشند و این باورهای نادرست، به‌ویژه زمانی که در میان گروه‌های بزرگی از مردم رخ می‌دهد، می‌تواند پیامدهای منفی و گسترده‌ای برای سلامت، هماهنگی اجتماعی و فضای سیاسی به همراه داشته باشد.

ترجمه کتاب تست آیلتس کمبریج 19 | ریدینگ 3 تست 1

ترجمه فارسی پاراگراف 4 و 5 کتاب آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

At least three observations related to misinformation in the contemporary mass-mediaenvironment warrantthe attention of researchers, policy makers, and really everyone who watches television, listens to the radio, or reads information online. First of all, people who encountermisinformation tend tobelieve it, at least initially. Secondly, electronic and print media often do not block many types of misinformation before it appears in content available to large audiences. Thirdly, countering misinformationonce it has enjoyed wide exposurecan be a resource-intensive effort.

حداقل سه مشاهده مرتبط با اطلاعات نادرست در محیط رسانه‌های جمعی امروزی، توجه پژوهشگران، سیاست‌گذاران و در واقع همه کسانی که تلویزیون تماشا می‌کنند، رادیو گوش می‌دهند یا اطلاعات آنلاین می‌خوانند را به خود جلب می‌کند. اولاً، افرادی که با اطلاعات نادرست مواجه می‌شوند، تمایل دارند حداقل در ابتدا آن را باور کنند. ثانیاً، رسانه‌های الکترونیکی و چاپی اغلب بسیاری از انواع اطلاعات نادرست را قبل از اینکه در محتوای در دسترس عموم ظاهر شوند، مسدود نمی‌کنند. ثالثاً، مقابله با اطلاعات نادرست پس از اینکه به طور گسترده منتشر شده باشد، می‌تواند تلاشی پرهزینه و نیازمند منابع فراوان باشد.

Knowing what happens when people initially encounter misinformation holds tremendous importancefor estimating the potential for subsequent problems. Although it is fairly routine for individuals to come across information that is false, the question of exactly how – and when – we mentally label information as true or false has garnered philosophical debate . The dilemmais neatly summarized by a contrast between how the 17th-century philosophers René Descartes and Baruch Spinoza described human information engagement, with conflicting predictionsthat only recently have been empiricallytested in robustways. Descartes argued that a person only accepts or rejects information after considering its truth or falsehood; Spinoza argued that people accept all encountered information (or misinformation) by default and then subsequently verify or reject it through a separate cognitive process. In recent decades, empirical evidencefrom the research teams of Erik Asp of the University of Chicago and Daniel Gilbert at Harvard University, among others, has supported Spinoza’s account: people appear to encodeall new information as if it were true, even if only momentarily, and later tag the information as being either true or false, a pattern that seems consistent with the observation that mental resources for skepticism physically residein a different part of the brain than the resources used in perceiving and encoding.

دانستن اینکه چه اتفاقی می‌افتد وقتی افراد برای اولین بار با اطلاعات نادرست مواجه می‌شوند، از اهمیت بسیار زیادی برای تخمین پتانسیل مشکلات بعدی برخوردار است. اگرچه مواجهه افراد با اطلاعات نادرست نسبتاً رایج است، اما این سوال که دقیقاً چگونه و چه زمانی ما اطلاعات را به‌عنوان درست یا نادرست در ذهن خود برچسب می‌زنیم، بحث‌های فلسفی زیادی را به همراه داشته است. این معما به‌طور خلاصه در تقابل بین دیدگاه‌های دو فیلسوف قرن هفدهم، رنه دکارت و باروخ اسپینوزا، درباره نحوه تعامل انسان با اطلاعات بیان شده است. پیش‌بینی‌های متضاد این دو فیلسوف تنها در سال‌های اخیر به‌طور تجربی و قوی مورد آزمایش قرار گرفته‌اند. دکارت استدلال می‌کرد که یک فرد تنها پس از بررسی درست یا نادرست بودن اطلاعات، آن را می‌پذیرد یا رد می‌کند. در مقابل، اسپینوزا معتقد بود که افراد به‌طور پیش‌فرض تمام اطلاعات (یا اطلاعات نادرست) را می‌پذیرند و سپس در فرآیندی شناختی جداگانه آن را تأیید یا رد می‌کنند. در دهه‌های اخیر، شواهد تجربی از تیم‌های تحقیقاتی اریک آسپ از دانشگاه شیکاگو و دانیل گیلبرت از دانشگاه‌هاروارد، و دیگران، از دیدگاه اسپینوزا حمایت کرده‌اند: به نظر می‌رسد که افراد تمام اطلاعات جدید را به‌عنوان درست رمزگذاری می‌کنند، حتی اگر این پذیرش موقت باشد، و سپس در مرحله‌ای جداگانه اطلاعات را به‌عنوان درست یا نادرست برچسب می‌زنند. این الگو با این مشاهده هم‌خوانی دارد که منابع ذهنی لازم برای شک‌گرایی در بخشی متفاوت از مغز نسبت به منابعی که برای درک و رمزگذاری اطلاعات استفاده می‌شوند، قرار دارند.

ترجمه پاراگراف 6 و 7 کتاب آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

What about our second observation that misinformation often can appear in electronic or print media without being preemptivelyblocked? In support of this, one might consider the nature of regulatory structuresin the United States: regulatory agencies here tend to focus on post hoc detectionof broadcast information. Organizations such as the Food and Drug Administration (FDA) offer considerable monitoring and notification functions, but these roles typically do not involve preemptive censoring. The FDA oversees direct-to-consumer prescriptiondrug advertising, for example, and has developed mechanisms such as the ‘Bad Ad’ program, through which people can report advertising in apparent violationof FDA guidelines on drug risks. Such programs, although laudableand useful, do not keep false advertising off the airwaves. In addition, even misinformation that is successfully corrected can continue to affect attitudes.

درباره مشاهده دوم ما که اطلاعات نادرست اغلب می‌تواند در رسانه‌های الکترونیکی یا چاپی ظاهر شود بدون اینکه از قبل مسدود شده باشد، چه می‌توان گفت؟ برای تأیید این موضوع، می‌توان به ماهیت ساختارهای نظارتی در ایالات متحده اشاره کرد: سازمان‌های نظارتی در این کشور معمولاً بر شناسایی پس‌از‌وقوع اطلاعات پخش‌شده تمرکز می‌کنند. سازمان‌هایی مانند سازمان غذا و دارو (FDA) عملکردهای نظارتی و اطلاع‌رسانی قابل توجهی ارائه می‌دهند، اما این نقش‌ها معمولاً شامل سانسور پیش‌گیرانه نمی‌شوند. به عنوان مثال، FDA بر تبلیغات مستقیم داروهای تجویزی به مصرف‌کنندگان نظارت دارد و مکانیسم‌هایی مانند برنامه ‘تبلیغ بد’ (Bad Ad) را توسعه داده است که از طریق آن مردم می‌توانند تبلیغاتی را که به نظر می‌رسد قوانین FDA درباره خطرات داروها را نقض می‌کنند، گزارش دهند. چنین برنامه‌هایی، هرچند قابل تحسین و مفید هستند، اما مانع از پخش تبلیغات نادرست نمی‌شوند. علاوه بر این، حتی اطلاعات نادرستی که با موفقیت اصلاح می‌شوند، ممکن است همچنان بر نگرش‌ها تأثیر بگذارند.

This leads us to our third observation: a campaign to correct misinformation, even if rhetorically compelling, requires resources and planning to accomplish necessary reach and frequency. For corrective campaigns to be persuasive, audiences need to be able to comprehend them, which requires either effort to frame messages in ways that are accessible or effort to educate and sensitizeaudiences to the possibility of misinformation. That some audiences might be unaware of the potential for misinformation also suggests the utilityof media literacy effortsas early as elementary school. Even with journalists and scholars pointing to the phenomenon of ‘fake news’, people do not distinguish between demonstrablyfalse stories and those based in fact when scanning and processing written information.

این موضوع ما را به مشاهده سوم می‌رساند: یک کمپین برای اصلاح اطلاعات نادرست، حتی اگر از نظر بیانی قوی و متقاعدکننده باشد، به منابع و برنامه‌ریزی نیاز دارد تا بتواند به دسترسی و تکرار لازم دست یابد. برای اینکه کمپین‌های اصلاحی متقاعدکننده باشند، مخاطبان باید بتوانند آن‌ها را درک کنند، که این امر مستلزم تلاش برای ارائه پیام‌ها به روشی قابل فهم یا تلاش برای آموزش و حساس‌سازی مخاطبان نسبت به امکان وجود اطلاعات نادرست است. این واقعیت که برخی از مخاطبان ممکن است از پتانسیل وجود اطلاعات نادرست آگاه نباشند، نشان‌دهنده مفید بودن تلاش‌ها برای افزایش سواد رسانه‌ای از همان دوران ابتدایی است. حتی با وجود اینکه روزنامه‌نگاران و محققان به پدیده «اخبار جعلی» اشاره می‌کنند، مردم هنگام بررسی و پردازش اطلاعات نوشتاری، بین داستان‌های آشکارا نادرست و آن‌هایی که بر اساس واقعیت هستند، تمایز قائل نمی‌شوند.

ترجمه پاراگراف 8 کتاب آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

We live at a time when widespread misinformation is common. Yet at this time many people also are passionately developing potential solutions and remedies. The journey forward undoubtedly will be a long and arduousone. Future remedies will require not only continued theoretical consideration but also the development and maintenanceof consistent monitoring tools – and a recognition among fellow members of societythat claims which find prominencein the media that are insufficientlybased in scientific consensusand social reality should be countered. Misinformation arisesas a result of human fallibilityand human information needs. To overcome the worst effects of the phenomenon, we will need coordinated efforts over time, rather than any singular one-time panaceawe could hope to offer.

ما در زمانی زندگی می‌کنیم که اطلاعات نادرست گسترده، امری رایج است. با این حال، در همین زمان بسیاری از افراد نیز با اشتیاق در حال توسعه راه‌حل‌ها و درمان‌های بالقوه هستند. مسیر پیش‌رو بدون شک طولانی و دشوار خواهد بود. راه‌حل‌های آینده نه تنها به بررسی‌های نظری ادامه‌دار نیاز دارند، بلکه به توسعه و حفظ ابزارهای نظارتی پایدار و همچنین به پذیرش این موضوع از سوی اعضای جامعه نیازمندند که ادعاهایی که در رسانه‌ها برجسته می‌شوند ولی به اندازه کافی بر اساس اجماع علمی‌و واقعیت‌های اجتماعی نیستند، باید مورد مقابله قرار گیرند. اطلاعات نادرست به دلیل خطاپذیری انسان و نیازهای اطلاعاتی او به وجود می‌آید. برای غلبه بر بدترین اثرات این پدیده، ما به تلاش‌های هماهنگ و مستمر در طول زمان نیاز داریم، نه به یک راه‌حل یک‌باره و معجزه‌آسا که ممکن است به آن امید داشته باشیم.

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 26
  • بازدید کننده امروز : 19
  • باردید دیروز : 40
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 101
  • بازدید ماه : 120
  • بازدید سال : 364
  • بازدید کلی : 5654
  • کدهای اختصاصی